اطلاعات جعلی و انتخابات، بسیار مهم، اما کم اهمیت تر از آنچه که انتظار داریم
اطلاعات جعلی ممکن است انتخابات را تحت تأثیر قرار دهد اما نه به آن شکلی که فکر میکنید.
مقاله زیر از مجله نیچر در مورد اطلاعات جعلی و انتخابات است. این اطلاعات معمولا با هوش مصنوعی تولید می شوند و می توانند تاثیر چشمگیری بر مصرف کنندگان خواهند داشت. این مقاله در مورد محتوای جعلی و انتخابات بخشی از سلسله مقالات شبکه فناوران هوش مصنوعی در مورد انتخابات و هوش مصنوعی است. با ما همراه باشید.
اطلاعات جعلی و انتخابات در سال های اخیر
دیپفیکها و اخبار جعلی غالباً به عنوان عواملی که رأیدهندگان را تحت تأثیر قرار میدهند، شناخته میشوند. پژوهشها نشان میدهند که تغییر عقاید سیاسی مردم دشوار است. اما هدایت رفتار آنها آسانتر است.
در ماه ژانویه، برخی از رأیدهندگان ایالت نیوهمپشایر آمریکا پیامهای تلفنی خودکاری دریافت کردند که در آن صدای رئیسجمهور جو بایدن از آنها میخواست در انتخابات مقدماتی حزب دموکرات ایالت شرکت نکنند. با این حال، این پیام در واقع از طرف بایدن نبود؛ بلکه با هوش مصنوعی تولید شده بود.
افزایش این نوع فریبکاریهای هوش مصنوعی باعث نگرانی بیشتر مردم در مورد تأثیر اطلاعات جعلی بر انتخابات شده است. تا پایان دسامبر، بیش از ۵۰ کشور انتخابات برگزار خواهند کرد، از جمله انتخابات مهم در ایالات متحده، بریتانیا، هند، آفریقای جنوبی و مکزیک که مجموعاً بیش از ۲ میلیارد رأیدهنده بالقوه را شامل میشود. طیف گسترده اطلاعات جعلی شامل هرگونه اطلاعات نادرست، چه بهطور ناآگاهانه و چه با قصد فریب میتواند تأثیرات ویرانگری داشته باشد.
مجمع جهانی اقتصاد اطلاعات جعلی را بالاتر از رویدادهای شدید آب و هوایی و حتی جنگ به عنوان بزرگترین ریسک جهانی در دو سال آینده رتبهبندی کرده است. سیاستگذاران در سراسر جهان قوانین و تدابیری را برای مقابله با تهدید رو به رشد اطلاعات جعلی تنظیم و تصویب کردهاند.
اگرچه این مشکل بدون شک واقعی است، اما تأثیر واقعی اطلاعات جعلی در انتخابات چندان روشن نیست. برخی از پژوهشگران معتقدند که ریسکهای مطرح شده برای انتخابات از جانب اطلاعات جعلی اغراق شده است. اریک نیسبت، پژوهشگر ارتباطات و سیاست در دانشگاه نورثوسترن در ایوانستون، ایلینوی میگوید:« به نظرم در مورد اطلاعات جعلی وحشت اخلاقی زیادی وجود دارد.»
مجموعهای از پژوهشها نشان میدهند که متقاعد کردن مردم برای تغییر رأی، بسیار دشوار است. همچنین مشخص نیست که چگونه یک پیام درست یا نادرست میتواند در میان هرج و مرج رسانهای نفوذ کند.
با این حال، همانطور که دیگران اشاره میکنند، اطلاعات جعلی برای تأثیرگذاری نیازی به تغییر عقاید سیاسی ندارد. برای مثال این اطلاعات میتواند مردم را در مورد زمان و مکان رأیگیری یا حتی اینکه آیا باید اصلاً رأی بدهند یا نه، گمراه کند. علاوه بر آن، تنها آگاهی از وجود اطلاعات جعلی و باور به تأثیرگذاری آن، برای بسیاری از افراد کافی است تا ایمان و اعتماد خود را به سیستمهای دولتی، از علم و بهداشت گرفته تا انتخابات منصفانه، از دست بدهند.
حتی اگر اطلاعات جعلی فقط تعداد کمی از افراد را تحت تأثیر قرار دهد، اگر آنها را به عمل وادارد، میتواند تأثیری بزرگتر داشته باشد. گریگوری ایادی، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه کپنهاگ که تأثیرات رسانههای اجتماعی را مطالعه میکند، در این باره گفت:« شاید ما انتظار نداشته باشیم که این اطلاعات در کل جمعیت اثرات گستردهای داشته باشد. اما ممکن است تأثیرات شدیدی بر گروههای کوچکی از افراد داشته باشد که میتوانند آسیب زیادی ایجاد کنند.»
نظرات محکم
مجمع جهانی اقتصاد قرار دادن اطلاعات جعلی به عنوان اولویت اضطراری سیاره را اینگونه توجیه کرد که طبق گزارش ریسکهای جهانی سال ۲۰۲۴، این اطلاعات میتواند «فرآیندهای انتخاباتی را در چندین اقتصاد بهطور اساسی مختل کند» و «ناآرامیهای مدنی و احتمالاً درگیریهایی» را ایجاد کند.
تاریخنگاران میتوانند به نمونههای مشابه بسیاری اشاره کنند. در روم باستان، اوکتاویان (پسرخوانده و وارث ژولیوس سزار) با یک کارزار تخریبی به دروغ رقیبش مارک آنتونی را به عنوان یک خائن معرفی میکرد. این کارزار بخشی از تلاش موفقیتآمیز او برای تبدیل شدن به اولین امپراتور روم بود.
در دورههای اخیر، اطلاعات جعلی مسئول طیف وسیعی از روندهای اجتماعی و سیاسی بوده اند. از بیتمایلی مردم به واکسیناسیون علیه ویروس کرونا و افزایش تبعیض علیه مهاجران، تا رأی بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا (برگزیت) و شک و تردید درباره جدی بودن تغییرات اقلیمی همگی بخشی از این تغییرات هستند.
محققان میگویند مشکل اینجاست که اثبات علت و معلولی بسیار دشوار است. پاسخ به این سوال که یک قطعه خاص از اطلاعات جعلی چگونه به طور فیزیکی رفتار مردم را تغییر داده است. ایادی میگوید:« به طور کلی پاسخ این نوع سوالات بسیار دشوار است. اینکه که بفهمیم تأثیرات اطلاعات جعلی در دنیای واقعی چه هستند.»
دشوار، اما ممکن. سال گذشته، ایادی و همکارانش نتایج یکی از این تحلیلهای تجربی را منتشر کردند. این تحلیل یک سوال پرمخاطب و بحثبرانگیز را بررسی کرد. اینکه اطلاعات جعلی که توسط منابع روسی در پلتفرم رسانههای اجتماعی توییتر (که آن زمان این نام را داشت) منتشر شده بود، تا چه حد بر انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا تأثیر گذاشت؟
شکی نیست که حسابهای کاربری روسی در شبکههای اجتماعی به گونهای عمل کردهاند که هدفشان قطبیکردن رأیدهندگان آمریکایی و افزایش حمایت از نامزد جمهوریخواه، دونالد ترامپ، بوده است. ایادی و همکارانش نشان دادند که این ترولها به طور بالقوه به میلیونها نفر دسترسی پیدا کردهاند. اما تحلیل آنها همچنین نشان داد که بخش عمدهای از اطلاعات جعلی احتمالاً فقط توسط درصد کمی از این افراد دیده شده است. بیشتر توسط کسانی که خود را جمهوریخواه میدانستند.
اگرچه به نظر میرسد که جهان در حال غرق شدن در اطلاعات جعلی است، ایادی میگوید این اطلاعات در مقایسه با موج عظیم اخبار دیگر که مردم هر روز میبینند و میشنوند، تنها قطرهای در اقیانوس است. ایادی متوجه شد که کاربران توییتر منابع خبری داخلی و سیاستمداران داخلی را صدها برابر بیشتر از محتوای جعلی دیدهاند. به ویژه زمانی که انتخابات نزدیکتر میشد.
ساشا آلتای، روانشناس تجربی در دانشگاه زوریخ، سوئیس، معتقد است که مردم تمایل دارند بر اساس احساسات درونی، ارزشها و باورها تصمیم بگیرند که به چه کسی رأی دهند، نه بر اساس اطلاعات. چه این اطلاعات درست باشد چه نادرست. بهویژه در سیستم دو حزبی ایالات متحده، مردم تمایل دارند به شدت با ارزشهای یکی از احزاب همذاتپنداری کنند. آلتای میگوید:« ما باید از این فرض شروع کنیم که احتمالاً هیچ نوع اطلاعاتی تصمیم مردم را تغییر نخواهد داد.»
تغییر رفتار
پژوهشگران و استراتژیستها معتقدند یک شکل مؤثرتر از متقاعدسازی سیاسی تمرکز بر تغییر نظر مردم نیست، بلکه بر این است که آنها را وادار به عمل کردن یا نکردن بر اساس باورهای موجودشان کنیم.
کیت استاربرد، دانشمند رایانه که مرکز عمومی مطلع دانشگاه واشنگتن را در سیاتل تأسیس کرده، میگوید:« اطلاعات جعلی درباره سیاست و بهداشت عمومی میتواند این نوع تأثیر را داشته باشد. این موضوع به ویژه زمانی که اطلاعات جعلی توسط شخصیتهای عمومی منتشر و تقویت شود، بیشتر صدق میکند. حتی اگر این شخصیتها تنها در جوامع کوچک و کم تعدادی برجسته باشند. این جوامع میتوانند در مقیاس بزرگی بر سیاست تأثیر بگذارند.»
به عنوان مثال، اطلاعات نادرست درباره اعتبار انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا توسط گروهی از حامیان ترامپ منتشر شد تا حمله به ساختمان کنگره آمریکا در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ را تحریک کنند. یک مطالعه اخیر نتیجهگیری کرده است که در نمونهای از نزدیک به ۶۶۵,۰۰۰ رأیدهنده ثبتنام شده آمریکایی در ایکس (توییتر)، تنها بیش از ۲,۱۰۰ نفر مسئول ۸۰٪ از اخبار جعلی مربوط به این انتخابات بودند.
استاربرد اضافه میکند که افزایش بیاعتمادی به واکسن سرخک در فلوریدا در سالهای اخیر، که منجر به افزایش موارد ابتلا شده است، از گروههای کوچکی که این موضوع را مطرح کرده و اطلاعات نادرست منتشر میکنند، تغذیه شده است.
همین تأثیر بر رفتار مردم میتواند در مورد رأی دادن نیز صدق کند. اگرچه ممکن است متقاعد کردن مردم برای تغییر وفاداریهایشان دشوار باشد. شاید قانع کردن آن ها به اینکه که اصلاً نیازی به رأی دادن ندارند، آسانتر باشد. پژوهشگران میگویند که اطلاعات نادرست در مورد فرآیند انتخابات در حال افزایش است.
مکس گرومپینگ، دانشمند علوم سیاسی که در دانشگاه گریفیت در بریزبن، استرالیا، به مطالعه اطلاعات نادرست انتخاباتی میپردازد، میگوید:« ما این را در انتخاباتهای بیشتری میبینیم. اساساً، پیامهایی که میگویند انتخابات به تعویق افتاده، انتخابات هفته آینده است، نیازی نیست که حضور پیدا کنید. در حال گسترش هستند.»
مثالی از این مورد سال گذشته در آستانه همهپرسی استرالیا برای تغییر قانون اساسی به منظور ایجاد یک نهاد نماینده رسمی بومی در پارلمان دیده شد. در آن زمان، اطلاعات نادرستی به صورت آنلاین منتشر شد که بیان میکرد همهپرسی اجباری نیست. به نظر میرسید که این اخبار قصد داشته رأیدهندگان را از شرکت در رأیگیری منصرف کند. در واقع، همه رأیگیریها در استرالیا اجباری است. در این مورد، به نظر نمیرسد که میزان مشارکت تحت تأثیر قرار گرفته باشد. میزان مشارکت کمی بالاتر از انتخابات ملی سال ۲۰۲۲ بود.
تماسهای رباتیک دیپفیک بایدن در ژانویه از سوی یک مشاور سیاسی منتشر شده بود. این تماس ها در تلاش بود تا توجهها را به آسیبهای احتمالی که اینگونه اطلاعات نادرست میتواند ایجاد کند، جلب کند. کمیسیون ارتباطات فدرال اکنون تلاش دارد جریمهای ۶ میلیون دلاری علیه این مشاور وضع کند. تماسهای تقلیدی که در ۲۱ ژانویه انجام شد، در ۲۲ ژانویه، قبل از رأیگیری ۲۳ ژانویه به خبری پرسروصدا تبدیل شدند.
دیدن به معنای باور کردن است
مورد بایدن بهویژه نگرانیهای مردم را در مورد اینکه هوش مصنوعی ممکن است این نوع فریبها را تقویت کند، نشان میدهد، با دیپفیکها که اطلاعات نادرست را واقعیتر جلوه میدهند. هنی فرید پژوهشگر دانشگاه کالیفرنیا برکلی، در حال پیگیری موارد دیپفیک در آستانه انتخابات آمریکاست. نمونههای موجود در وبسایت او شامل تصویری هوش مصنوعی از بایدن در لباس نظامی است که به نظر میرسد در آستانه صدور مجوز حملات نظامی است و تصویری از دونالد ترامپ که ظاهراً در حال ملاقات با رأیدهندگان سیاهپوست است.
انتخابات اخیر در هند با دیپفیکهای متعددی همراه بود، از سخنرانیهای شخصیتهای سیاسی درگذشته گرفته تا حمایتهای جعلی بازیگران بالیوود از احزاب سیاسی. در اسلواکی نیز، در آستانه انتخابات سپتامبر ۲۰۲۳، صوت جعلی از میخال شیمچکا، نامزد پارلمان، منتشر شد که در آن درباره خرید رأیها و برنامهریزی برای افزایش قیمت آبجو صحبت میکرد.
ایادی میگوید که هوش مصنوعی احتمالاً حجم اطلاعات نادرست را افزایش میدهد، زیرا سطح مهارت فنی لازم برای ایجاد محتوای قابل باور را کاهش میدهد. او گفت:« اما مانند سایر پژوهشها درباره اطلاعات نادرست، ارائه ادعاهای علّی دقیق دشوار خواهد بود. مگر با مطالعه بسیار دقیق.»
موضوع برخی از مطالعات، تاثیر نوع رسانه (به عنوان مثال متن در برابر تصویر یا ویدئو) بر قابلیت اقناع پیام است. نتایج آنها متفاوت بوده است. برخی نشان میدهند که تصاویر میتوانند بیشتر اقناعکننده باشند. به عنوان مثال، در یک مطالعه درباره پیامهای بهداشتی مرتبط با الکل و سرطان، زنان با احتمال بیشتری می گفتند که اگر پستهای شبکههای اجتماعی که به متن روایتی تصاویر اضافه میکردند را ببینند، کمتر الکل مصرف می کنند.
اما تحقیقات تیمی در مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) در کمبریج در سال ۲۰۲۱ نشان میدهد که تأثیرات اقناعی تصاویر ممکن است حداقلی باشد. در این مطالعه، محققان به مردم یا کلیپهای ویدئویی یا رونوشتهایی از تبلیغات سیاسی و پیامهای مربوط به کووید-۱۹ را نشان دادند. آنها دریافتند که وقتی مردم تصاویر را میدیدند با احتمال بیشتری باور می کردند که یک رویداد واقعاً رخ داده است تا وقتی درباره آن میخواندند. اما تفاوت چندانی در معیارهای اقناعی، مانند تغییر نگرش افراد توسط اطلاعات یا تمایل آنها به اشتراکگذاری آن، وجود نداشت.
آدام برینسکی، یکی از نویسندگان این مطالعه و دانشمند علوم سیاسی در MIT، گفت:« فقط به این دلیل که ویدئو ممکن است بیشتر از متن باورپذیر باشد، به این معنی نیست که در تغییر نظر مردم به طور قابلتوجهی بهتر است.»
کاشت بیاعتمادی
با افزایش نگرانیها درباره اطلاعات نادرست، سیاستگذاران در تلاشند تا با آن مقابله کنند. در سالهای اخیر، بسیاری از کشورها قوانینی را تصویب کردهاند که ادعا میکنند با اطلاعات نادرست مقابله میکنند، اما این قوانین نگرانیهایی درباره آزادی بیان ایجاد کردهاند.
به عنوان مثال، از ماه ژانویه، بر اساس قانون جدید، افرادی در بریتانیا که عمداً اطلاعاتی نادرست منتشر میکنند که باعث آسیب غیرجزئی میشود، ممکن است با جریمه یا چندین ماه زندان مواجه شوند. دولت بریتانیا معتقد است که این اقدام به صراحت برای مقابله با اطلاعات نادرست خطرناک و دخالت در انتخابات آنلاین انجام شده است.
چندین لایحه برای محدود کردن اطلاعات نادرست در ایالات متحده پیشنهاد شده است. برخی از این لوایح استفادههای فریبنده از هوش مصنوعی برای نشان دادن چیزی که رخ نداده یا گفته نشده را غیرقانونی میکند. در حالی که لوایح دیگری به دنبال برچسبگذاری بهتر محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی هستند. این که آیا این برچسبها واقعاً ارزیابیهای مردم از محتوا مصنوعی را تحت تأثیر قرار میدهد یا نه نامشخص است.
بسیاری از پژوهشگران هشدار میدهند که گزارشهای مربوط به افزایش موج اطلاعات نادرست (از جمله همین گزارش) ممکن است همان تأثیری را داشته باشد که خود اطلاعات نادرست دارد. آلتای میگوید: «بسیاری از کمپینهای اطلاعات نادرست هدفشان کاشت بیاعتمادی است. وقتی به مردم میگوییم که اطلاعات نادرست مؤثر است و همه جا وجود دارد، ما نیز در حال کاشت شک و کاهش اعتماد به منابع قابل اعتماد هستیم.»
اعتماد به نهادها از سیاست تا علم و مراقبتهای بهداشتی در بسیاری از کشورها کاهش یافته است. اوایل امسال، آخرین نظرسنجی سالانه شرکت ارتباطات جهانی ادلمن نشان داد که اعتماد مردم بریتانیا به دولت بریتانیا به ۳۰٪ کاهش یافته است. این عدد پایینترین میزان از سال ۲۰۱۲ است.
در سال ۲۰۲۳، مرکز پژوهشی پیو در واشنگتن دیسی اعلام کرد که ۵۷٪ از آمریکاییها معتقدند علم تأثیر عمدتاً مثبتی بر جامعه داشته است. این رقم نسبت به نوامبر ۲۰۲۱، ۸ درصد کاهش یافته و نسبت به قبل از شروع شیوع کووید-۱۹، ۱۶ درصد کاهش یافته است.
نیسبت گفت:« اطلاعات نادرست یک مشکل جدی است که باید به آن پرداخته شود. اما نمیخواهیم در مورد آن به گونهای صحبت کنیم که واقعاً اوضاع را بدتر کند.»