مقالات علمی-تحلیلی

برخی مهارت‌ها نباید به هوش مصنوعی واگذار شوند

ابزارهای هوش مصنوعی تلاش می‌کنند تا تمام کارهای جذاب را از دست ما بگیرند. در اینجا چند دلیل برای اینکه متخصصان امنیت سایبری (و دیگران) باید از استفاده از میان‌برهای نوشتاری و مدل های زبانی بزرگ پرهیز کنند، آورده شده است. مقاله زیر از دارک ریدینگ را از دست ندهید.

دفعاتی که از من پرسیده‌اند آیا از نویسندگان پنهان استفاده می‌کنم، واقعاً شگفت‌زده‌ام کرده است. جواب من همیشه منفی است. شاید نباید تعجب می‌کردم — شاید این کار در صنعت امنیت بسیار رایج باشد. اخیراً، این سوال با سوال دیگری نیز همراه شده است: آیا از هوش مصنوعی برای کمک به نوشتن استفاده می‌کنم؟ به هیچ‌وجه.

من قاطعانه از استفاده از نویسندگان پنهان یا هوش مصنوعی امتناع می‌کنم. در طول دوران کاریم، بارها درخواست‌هایی برای قرار دادن نامم بر روی نوشته‌هایی که خودم ننوشته‌ام را رد کرده‌ام. اگر متنی با نام من ببینید، مطمئن باشید که آن را خودم نوشته‌ام. اگر یک چیز وجود داشته باشد که در حوزه امنیت به آن نیاز نداریم، آن کمک هوش مصنوعی در تقویت فریادهای بلند تکراری بدون ارائه روش‌های عملی برای حل مسائل است.

شاید برخی من را یک فسیل یا یک احمق بدانند — چه می‌دانم. با این حال، دلایل خوبی دارم که چرا از هوش مصنوعی برای کمک به نوشتن استفاده نمی‌کنم.

۱. توانایی صحبت کردن درباره آنچه می‌نویسم

خیلی ناراحت‌کننده است وقتی کسی از شما درباره چیزی که به‌ظاهر نوشته‌اید، پرسش می‌کند و شما نمی‌توانید با ذکاوت درباره‌اش صحبت کنید. حتی ناخوشایندتر این است که کسی قادر به صحبت در مورد موضوعی به‌صورت کلی باشد، ولی وقتی با سوالات بیشتری مواجه می‌شود، نتواند به‌طور مؤثری بحث را به سمت نشان‌دادن فهم عمیق ماده هدایت کند. خوشبختانه، آن‌هایی از ما که خودمان نویسنده هستیم، با این مشکلات مواجه نمی‌شویم. ما باید بدانیم که درباره چه چیزی صحبت می‌کنیم.

وقتی کسی برای نوشتن تلاش می کند، نیاز به فهم واقعی یک موضوع دارد: باید درباره‌اش فکر کند، آن را تحلیل کند، و افکار خود را در مورد آن سازمان‌دهی کند و سپس قلم بردارد یا انگشتان خود را بر صفحه کلید بگذارد. این نیازمند سرمایه‌گذاری زمان و انرژی است، ولی در آینده نتیجه بسیار بزرگی می‌دهد، وقتی که از من خواسته می‌شود که درباره یک موضوع خاص ارائه بدهم، صحبت کنم یا به نوعی درگیر شویم.

۲. دوست دارم احساسات را نیز دخیل کنم

یکی از چیزهایی که مغز انسان را منحصر به فرد می‌کند، ظرفیت آن برای احساسات است. گاهی اوقات، احساسات تصمیم‌گیری ما را ابری می‌کند، ما را کند می‌کند یا ما را از مسیر درست دور می‌کند. اما در بسیاری موارد، ظرفیت انسانی برای احساسات می‌تواند نیرویی برای خیر باشد. همدلی ممکن است کسی را ترغیب کند که به دیگری کمک کند. استرس‌های عاطفی ممکن است کسی را ترغیب کند که مشکلی را که آن‌ها را اذیت کرده، حل کنند. خوشبینی ممکن است کسی را برانگیزد تا با دقت بیشتری برای هدفی که به آن اعتقاد دارد، تلاش کند. البته مثال‌های بسیار دیگری نیز وجود دارد.

نکته این است که نویسندگان انسانی می‌توانند گاهی انتخاب کنند که با احساسات خواننده بازی کنند تا به اهداف نویسنده کمک کنند. به نظر من، دنیایی پر از متون تولید شده توسط هوش مصنوعی، فاقد آن وزن احساساتی خواهد بود.

۳. سعی می‌کنم حس شوخ‌طبعی داشته باشم

همانطور که فیلسوف آمریکایی، ویلیام جیمز، گفته است، حس شوخ‌طبعی چیزی جز رقصیدن خرد نیست. این نقل قول قدرتمند با باور او تطابق دارد که افرادی که حس شوخ‌طبعی ندارند، از خرد عمومی نیز بی‌بهره‌اند. توانایی نویسنده انسانی در تزریق (یا تلاش برای تزریق) شوخ‌طبعی در نوشته‌هایشان، شاید در اصل، توانایی تزریق خرد عمومی در نوشته‌ها باشد. علاوه بر این، زمانی که به درستی استفاده شود، شوخ‌طبعی می‌تواند توجه خواننده را جلب کند، اصول خاصی را به تصویر بکشد و نکات خاصی را برجسته کند. شوخ‌طبعی همچنین به ما اجازه می‌دهد با چالش‌ها بهتر کنار بیاییم و آنها را بهتر حل کنیم.

با توجه به این نکته، عجیب نیست که کمدین‌ها برخی از باهوش‌ترین، زبرترین و تحلیل‌گرترین افراد هستند. دنیایی از نوشتار بدون شوخ‌طبعی به نظر من دنیای چندان جالبی نیست.

۴. نوشتن یک مهارت است. از آن استفاده کنید وگرنه آن را از دست می دهید.

بسیاری از افراد، از جمله خودم، تلاش می‌کنند خود را به لحاظ جسمانی در شرایط خوبی نگه دارند. معلوم است که وقتی عضلات به طور منظم استفاده نمی‌شوند، تحلیل می‌روند. همین موضوع برای بخش‌های مختلف مغز نیز صادق است. اگر به سیستم‌های ناوبری وابسته شویم و هرگز حس جهت‌یابی خود را استفاده نکنیم، آن را از دست خواهیم داد. اگر به طور منظم با مردم رو در رو تعامل نکنیم، توانایی انجام این کار را از دست خواهیم داد. به همین ترتیب، اگر به صورت منظم ننویسیم، سهولت در انجام این کار را نیز از دست می‌دهیم.

من گاهی اوقات نوشته‌های دیگران را بازبینی می‌کنم و معمولاً بسیار واضح است که چه کسی به تمرین نوشتن ادامه داده و چه کسی این کار را نکرده است. به عنوان کسی که خود نیز اهل نوشتن است، آماده نیستم هنر نوشتن را به مزدوران و ماشین‌ها بسپارم.

۵. مردم تفاوت را درک می‌کنند

در نهایت، اما قطعاً نه کم‌اهمیت‌تر، بیشتر مردم می‌توانند تشخیص دهند که آیا چیزی که می‌خوانند، توسط نویسنده واقعی نوشته شده یا توسط هوش مصنوعی. بر اساس تجربه من، مردم عموماً وقتی متوجه می‌شوند که چیزی که می‌خوانند، توسط کسی که انتظار داشتند افکارش را بخوانند نوشته نشده است، ناامید می‌شوند. این درسی ناخوشایند اما مهم برای ماست. تا جایی که من می‌دانم، نوشته‌ها همیشه وقتی از منبع اصلی و مورد انتظار می‌آیند، بهتر هستند.

هر دوی توانایی نویسندگی فنی و هوش مصنوعی فرصت‌های جالبی ارائه می‌دهند. در حالی که هر گزینه در برخی موارد رویکرد مناسبی است، من باور ندارم که نوشتن به نام فرد دیگری یکی از آن‌ها باشد. شاید تاریخ من را به عنوان یک فسیل در نظر بگیرد، اما من همچنان تصمیم دارم که نوشته‌های خودم را بدون استفاده از نویسندگان پنهان و بدون کمک گرفتن از هوش مصنوعی بنویسم. باور دارم که خوانندگانم این موضوع را درک می‌کنند و از آن قدردانی می‌کنند. حداقل این کمترین حقی است که در برابر آن‌ها دارم.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *