گزارش رویدادهاویدئوهای آموزشیویدیو آموزشی

فروش استارتاپ هوش مصنوعی در حال سخت شدن است.

هیچ زمانی هیجان‌انگیزتر از حال حاضر برای ساختن یک شرکت در زمینه هوش مصنوعی وجود ندارد. برای مثال، هزینه‌های سرور بسیار بالا است. علاوه بر آن، بازار استعدادهای انسانی بسیار داغ است و شما مجبورید برای داشتن افراد خوب هزینه زیادی کنید. حتی اگر بتوانید سرمایه‌گذاری جذب کنید، نیروهای لازم را به کار بگیرید، محصول را راه‌اندازی کنید و در یک میدان شلوغ پیشرفت‌هایی را رقم بزنید، همیشه سایه شرکت‌های بزرگ فناوری بالای سرتان خواهد بود. غول‌های سیلیکون ولی مانند گوگل، اپل، آمازون و متا به طعمه چاق کارکنان با استعداد شما و دارایی‌های فکری شما نظر خواهند داشت.

اما آنها نمی‌توانند به سادگی شما را بخرند. دیگر نمی‌توانند. خرید مستقیم ممکن است نظر مقامات نظارتی در آمریکا و اروپا را جلب کند، جایی که دولت‌ها تلاش‌های ضد تراست خود را افزایش داده‌اند. اکنون، بجای اینکه شما را ببلعند، یک شرکت بزرگ فناوری تکنولوژی شما را مجوز می‌کند و نخبگان شما را به دفاتر خود می‌آورد تا با کارکنان خود همکاری کند. این مانور – که خرید مستقیم نیست، بیشتر شبیه استخدام کلیدی همراه با برخی شراکت‌هاست – چیزی است که در ماه‌های اخیر چندین بار دیده‌ایم. و می‌توانیم انتظار داشته باشیم که بیشتر شود.

این مقاله قسمتی از پادکست Wired است. در این پادکست با استقبال از خبرنگار ارشد WIRED، پارش دیو، برنامه شروع شده تا درباره روند فعلی شراکت‌ها بین شرکت‌های کوچک هوش مصنوعی و غول‌های فناوری صحبت شود. همچنین درباره اینکه چگونه مقامات نظارتی به‌طور خاص در حال سخت‌گیری بر روی گوگل هستند، بحث خواهیم شد.

متن پیاده شده پادکست در ادامه آمده است:

لورن گود: فرض کنیم که شما بخواهید یک شرکت هوش مصنوعی را در WIRED خریداری کنید، اما نیروهای بزرگ‌تر از ما اجازه این کار را ندهند. فقط به این دلیل که WIRED خیلی قدرتمند است و این یک مزیت ناعادلانه خواهد بود.

مایکل کالور: من نمی‌توانم چنین چیزی را تصور کنم، زیرا من واقعاً نمی‌خواهم یک شرکت هوش مصنوعی بخرم.

لورن گود: خوب. اما فرض کنیم که شما بخواهید یکی را به دلیل اینکه فکر می‌کنید این شرکت واقعاً منحصر به فرد است، بخرید اما خریدتان رد شود. چه کاری می‌کردید؟

مایکل کالور: در این صورت، احتمالاً همه بهترین استعدادهای آن‌ها را ربوده و به اینجا می‌آوردم، درست است؟ آیا این پاسخ صحیح است؟

لورن گود: این پاسخ صحیح است. بله.

مایکل کالور: خوب. حدس می‌زنم که انجام این کار نیاز به مجموعه‌ای از حرکات شرکتی دارد. اما اگر قرار باشد کسی در این فضا هشتگ نوآوری کند، احتمالاً شرکت‌های بزرگ فناوری خواهند بود.

لورن گود: شما دو از دو هستید.

مایکل کالور: بسیار خوب. آیا این همان موضوعی است که می‌خواهیم در پادکست این هفته درباره آن صحبت کنیم؟

لورن گود: بیایید این کار را انجام دهیم.

مایکل کالور: بسیار خوب.

[پخش موسیقی مقدمه Gadget Lab]

لورن گود: سلام به همه. به Gadget Lab خوش آمدید. من لورن گود، نویسنده ارشد در WIRED هستم.

مایکل کالور: و من مایکل کالور هستم. من مدیر فناوری مصرف‌کننده و فرهنگ در WIRED هستم،

لورن گود: و این هفته با ما نویسنده ارشد WIRED، پارش دیو است. پارش، خیلی ممنون که اینجا هستی و منظورم از اینجا این است که همه ما سه قدم از میزهایمان به استودیو آمده‌ایم.

پارش دیو: خوشحالم که کسی از من به خاطر حضور در برنامه خودتان شکایت نکرد.

لورن گود: خوشحالم که اینجا هستی. چند روز پیش، گوگل در یک حرکت نسبتاً غیرمعمول اعلام کرد که قرار است ۲.۵ میلیارد دلار به سرمایه‌گذاران مخاطره‌پذیری که در استارتاپی به نام Character.AI سرمایه‌گذاری کرده بودند، پرداخت کند تا به طور اساسی استعدادهای آن استارتاپ را خریداری کند. بنیان‌گذاران Character.AI، نعام شازیر و دانیل دی فریتاس، قبلاً در گوگل کار می‌کردند و با این معامله، آن‌ها دوباره به گوگل بازمی‌گردند.

این معامله همچنین به معنای این است که گوگل یک مجوز غیرانحصاری برای تکنولوژی هوش مصنوعی Character.AI دریافت می‌کند. این قطعاً یک نوع مانور است. این خرید مستقیم نیست، بلکه بیشتر شبیه استخدام کلیدی همراه با چند شراکت تکنولوژیکی است. و این اتفاق اولین بار نیست که در ماه‌های اخیر شاهد آن هستیم. بنابراین، در ادامه این برنامه، درباره نحوه سخت‌گیری مقامات نظارتی به‌ویژه بر گوگل بحث خواهیم کرد. اما اول، پارش، به ما بگو چه چیزی در مورد این روند خرید استارتاپ‌های هوش مصنوعی در جریان است.

پارش دیو: برخی ممکن است آن را یک روند بنامند. دیگران ممکن است آن را یک بازی تقلیدگر بنامند. مایکروسافت اولین بود که این کار را با Inflection AI انجام داد، یا نه، همان‌گونه که گفتیم، نه دقیقاً خرید بلکه نوعی خرید بود. سپس آمازون این کار را با Adept AI انجام داد. و حالا، گوگل با Character.AI این کار را انجام داده است. و فکر می‌کنم که همه این شرکت‌ها بنیان‌گذاران سابق گوگل را به عنوان هم‌بنیان‌گذار دارند و همه آن‌ها تلاش می‌کردند با OpenAI رقابت کنند و چیزهایی شبیه به ChatGPT توسعه دهند، اما نه کاملاً. در مورد Character، آن‌ها تلاش می‌کردند چت‌بات‌هایی بر اساس شخصیت‌ها و انسان‌ها بسازند. از سقراط تا شخصیت‌های انیمه‌ای و تا ایلان ماسک انجام داده‌اند، و همه آن‌ها مجبور بودند تا پول‌های زیادی برای توسعه مدل‌های زبانی بزرگ که اساس این چت‌بات‌ها هستند، جمع‌آوری کنند. و پول زیادی وجود ندارد، لورن.

لورن گود: متاسفم. تو خیلی صادقانه گفتی. من همان کسی هستم که الان سعی می‌کند پول جمع کند. من هم می‌توانم یک چت‌بات هوش مصنوعی شخصیتی برای شما بسازم اگر بخواهید. تقریباً مطمئنم. خوب، این استارتاپ‌ها در حال توسعه تکنولوژی خود هستند، اما اجرای آنها هزینه‌بر است. پس با ارزش‌ترین بخش آن‌ها چیست؟ چه چیزی آن‌ها را به هدف مطلوب تبدیل می‌کند؟

پارش دیو: افراد خیلی باهوش. فکر می‌کنم این بخشی از آن است. نعام شازیر، که اشاره کردی، یکی از موسسان Character است و در توسعه تکنولوژی اصلاح املای گوگل، برخی از تکنولوژی‌های تبلیغاتی آن و همچنین تکنولوژی‌هایی که ChatGPT را ممکن و قدرتمند ساخته، نقش بسیار مهمی داشته است. بنابراین، فکر می‌کنم با افراد خیلی باهوش سروکار داریم. و تکنولوژی، می‌توانید ببینید کجا ارزش دارد، به این معنا که Character در آینده، از تکنولوژی خود استفاده نخواهد کرد، بلکه به جای آن از تکنولوژی‌های متن‌باز یا مجوزی از دیگران استفاده خواهد کرد.

و این به شما کمی اطلاعات می‌دهد. توسعه و بهبود این‌ها چنان هزینه‌بر است که آن‌ها عملاً از آن صرف‌نظر می‌کنند. بنابراین، وقتی مردم می‌پرسند “آیا ما در یک حباب هوش مصنوعی هستیم؟” فکر می‌کنم باید این موضوع را کمی محدود کنیم. ما ممکن است در یک حباب استارتاپ‌های مدل‌های زبانی بزرگ باشیم. توسعه این مدل‌های زبانی بزرگ به قدری هزینه‌بر شده که برخی از شرکت‌هایی که تلاش می‌کردند این کار را انجام دهند، از آن بخش کار صرف‌نظر کرده‌اند.

مایکل کالور: پس چه چیزی این را چنان هزینه‌بر می‌کند؟ آیا فقط استعدادهاست؟ آیا همه منابع محاسباتی است؟ همه‌ی این‌ها؟

پارش دیو: واقعاً منابع محاسباتی لازم برای جستجوی کل اینترنت است، که می‌توانیم بحث کنیم که آیا این قانونی است یا نه، و سپس همه‌ی آن داده‌ها را دریافت کرده و پردازش کنیم تا روابط را توسعه دهیم و خطوط بین کلمات مختلف ایجاد کنیم تا این ماشین‌ها که برای انتخاب کلمه بعدی در یک دنباله طراحی شده‌اند، بتوانند کلمه بعدی را انتخاب کنند. و این منابع محاسباتی برای آموزش مدل به میلیاردها و میلیاردها دلار نیاز دارند که این شرکت‌ها باید برای موفقیت در طولانی‌مدت فراهم کنند و وقتی گوگل کاری کافی در این زمینه انجام می‌دهد و فناوری‌های ابری فراهم می‌کند، مایکروسافت فناوری‌های ابری فراهم می‌کند و متا و دیگر شرکت‌ها نیز فناوری‌های متن باز فراهم می‌کنند که هر کسی می‌تواند استفاده کند. چرا به تعداد بالاتری نیاز داریم؟

لورن گود: درست. خوب. و در برخی موارد، این استارتاپ‌ها ده‌ها میلیون یا حتی صدها میلیون دلار در سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر جذب می‌کنند. و مگر اینکه رخداد نزولی باشد، ارزش‌های بازار خصوصی آن‌ها اساساً باد می‌کند. بنابراین ممکن است که اکنون ارزش آن‌ها در ذهن بازار فناوری گسترده‌تر بیش از یک میلیارد دلار باشد. این بدان معناست که شرکتی مانند مایکروسافت یا گوگل، اگر بخواهند این استارتاپ‌ها را بخرند، تحت بررسی دقیق قرار می‌گیرند. در اینجا چه می‌گذرد؟

پارش دیو: بله. دقیقاً. به این شرکت‌ها توسط مقامات نظارتی گفته شده است، و در نیمه دوم برنامه کمی بیشتر در مورد آن صحبت خواهیم کرد، که ما در حال نظارت بر خریدهای هوش مصنوعی هستیم. آینده همینجاست. و ما نمی‌خواهیم پنج سال دیگر بفهمیم که باید جلوی برخی از این معاملات را می‌گرفتیم و باید از جمع‌آوری بیش از حد قدرت توسط گوگل، مایکروسافت و آمازون جلوگیری می‌کردیم.

و به همین دلیل است که مایکروسافت شاید این وضعیت عجیب را پیشنهاد داده که ما به Inflection AI اجازه می‌دهیم به موجودیت خود ادامه دهد، اما اکثر منابع با ارزش آن‌ها را می‌گیریم و به داخل شرکت خود می‌آوریم. اما فکر می‌کنم همچنین مهم است به یاد داشته باشیم که اگرچه ما این بازی تقلیدی را می‌بینیم، همچنان برخی شرکت‌های دیگر نیز وجود دارند. یک استارتاپ فرانسوی به نام Mistral، یک استارتاپ ژاپنی به نام Sakana، Cohere در ایالات متحده که همه آن‌ها نیز توسط افراد سابق گوگل یا حداقل یک هم‌بنیان‌گذار سابق گوگل راه‌اندازی شده‌اند و همچنان به دنبال توسعه مدل‌های زبانی بزرگ به روش‌های خود هستند. بنابراین کاملاً بازار خالی نشده است، اما برخی افراد درک می‌کنند که شاید ما می‌توانیم بر ساخت محصول تمرکز کنیم و نه لزوماً مدل.

مایکل کالور: هنوز میوه‌هایی روی درخت هستند که شرکت‌های بزرگ می‌توانند بچینند.

پارش دیو: این یک راه دیگر برای نگاه کردن به آن است. آیا اپل اکنون که به دنبال توسعه‌هایی مانند Apple Intelligence برای بهبود سیری و محصولات مختلف است، یکی از این شرکت‌ها را تصاحب خواهد کرد؟ بله. می‌توانید به فهرست ادامه دهید و به دیگر شرکت‌های بزرگ فناوری نیز برسید. شرکت‌های بیشتری وجود دارند که ممکن است تصاحب شوند.

لورن گود: آیا به یاد دارید دوره‌ای را که اپل تعداد زیادی تصاحب انجام می‌داد و مجبور بود هر بار در گزارش‌های سه‌ماهه خود اعلام کند و از جمله‌ای واحد برای توضیح آن‌ها استفاده کند؟ آن‌ها مانند ۳۰ میلیون دلار شرکت‌های کوچک را می‌خریدند.

مایکل کالور: بله. و این جالب است زیرا این یک روند بزرگ بود، به خصوص با اپل. آن‌ها همیشه برای ویژگی‌ها به خرید می‌رفتند. به نظر می‌رسد هر شرکت بزرگ فناوری این کار را انجام می‌دهد. اپل به یک دستیار صوتی نیاز داشت. سیری را خرید. به دلایلی احساس نیاز کرد که یک شبکه اجتماعی به iTunes اضافه کند، بنابراین یک شبکه اجتماعی را خرید.

لورن گود: منظور تو Ping بود؟

مایکل کالور: بله. Ping بود.

لورن گود: خاطره ای از گذشته.

مایکل کالور: آن‌ها می‌خواستند برنامه هواشناسی خود را بازطراحی کنند، بنابراین Dark Sky را خریدند. همه این‌ها نشان می‌دهد که آن‌ها در واقع برای ویژگی‌ها خرید می‌کنند، و به نظر می‌رسد این یک گام فراتر از آن است. شرکت‌های بزرگ فناوری در حال خریدن استعدادها و دریافت حقوق انحصاری برای استفاده از ویژگی‌های کلیدی هستند، اما در واقع کل شرکت را نمی‌بلعند.

پارش دیو: بله. من این را به عنوان بازی تقلیدگرانه توصیف می‌کنم. بیایید این بخش را بدست بیاوریم. سپس شرکت بعدی می‌گوید: “اوه وای، آن‌ها این کار را کردند. ما هم باید این کار را انجام دهیم.” بنابراین تعجب نمی‌کنم اگر اپل هم به این روند بپیوندد. فکر می‌کنم نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که آیا حباب در حال ترکیدن است؟ آیا همه چیز به سمت شرکت‌های بزرگ فناوری می‌رود؟ فکر می‌کنم باید قدر این را بدانیم که این معاملات همچنین به ما نشان می‌دهد که افزایش تدریجی هوش مصنوعی مولد بسیار آهسته خواهد بود.

هفته گذشته داستانی عالی در بلومبرگ درباره تلاش‌های گوگل برای پیشبرد هوش مصنوعی مولد در حوزه بهداشت و درمان منتشر شد. و دو نمونه بسیار مهم در آن بود که نشان می‌داد چگونه سیستم هوش مصنوعی مولد اطلاعات مهمی را در یادداشت‌های انتقالی بین پرستاران از دست داده و سپس چیزی مهمی را که یک بیمار گفته بود هنگام خلاصه‌نویسی نظرات بیمار از دست داده است.

و فکر می‌کنم این نشان می‌دهد که ما همه آن را تجربه کرده‌ایم. این سیستم‌ها همچنان دچار توهم می‌شوند و بسیاری از مواقع اطلاعات نادرست به ما می‌دهند و کاملاً قابل اعتماد نیستند. و بنابراین چیزی که می‌بینید این است که گوگل نیز درک کرده است، “بیایید بازی بلندمدت را اینجا انجام دهیم. بیایید این استعدادها را بیاوریم، به کار بر روی تحقیق ادامه دهیم,” در حالی که این استارتاپ‌ها هنوز سعی می‌کنند محصول را دنبال کنند و در کوتاه مدت پول در بیاورند.

لورن گود: باید بپرسم، تصور می‌کنم این معاملات برای هم‌بنیان‌گذاران یا بنیان‌گذاران این استارتاپ‌ها خیلی شیرین است. همانطور که گفتی، بسیاری از آن‌ها قبلاً در گوگل کار می‌کردند. این معاملات برای صدها کارمند معمولی که به این استارتاپ‌ها پیوسته‌اند و شاید امیدوار بودند که در نهایت یک رویداد نقدینگی داشته باشند چه معنایی دارد؟ حالا که جذب شرکت بزرگ شده‌اند و مسیرهای جداگانه خود را می‌روند، این چگونه کار می‌کند؟

مایکل کالور: و نه تنها این، بلکه فکر می‌کردند که قرار است روی این تکنولوژی جذاب و نوآورانه کار کنند که حالا دیگر نمی‌توانند روی آن کار کنند.

لورن گود: و هیچ ایرادی به مایکروسافت نیست، اما حالا آن‌ها برای مایکروسافت کار می‌کنند.

پارش دیو: خوب، چند نکته در اینجا وجود دارد. یکی برای بنیان‌گذاران و افراد بالای شرکت که می‌خواستند تحقیقات انجام دهند، فکر می‌کنم کمی خنده‌دار یا شاید کنایه‌آمیز باشد. برخی از این افراد منتقد گوگل بوده‌اند. برخی از این افراد به‌طور عمومی منتقد شرکت‌های بزرگ فناوری بوده‌اند. به همین دلیل آن‌ها جدا شده و این استارتاپ‌ها را ساخته‌اند. و حالا، آن‌ها دوباره در شرکت‌های بزرگ فناوری به پایان رسیده‌اند. بنابراین، کمی کنایه در اینجا وجود دارد. برای افرادی که در بقایای این شرکت‌ها مانند Inflection و Character.AI باقی مانده‌اند، به نظر می‌رسد اوضاع عجیبی باشد، اما می‌توانید تصور کنید که شاید بسیاری از افرادی که باقی مانده‌اند کسانی باشند که واقعاً می‌خواهند به تجاری‌سازی بپردازند، می‌خواهند درآمد ایجاد کنند، می‌خواهند کمتر روی تحقیق تمرکز کنند و می‌خواهند یک محصول بسازند. بنابراین شاید این وضعیت برای آن‌ها مناسب باشد.

لورن گود: مانند آن احساسی که در یک نقطه خاص از حرفه‌ات به دست می‌آوری که فکر می‌کنی، “نمی‌خواهم دیگر خیلی درباره شغلم اهمیت بدهم، نمی‌خواهم شغلم زندگی‌ام را تعریف کند. فقط یک حقوق می‌خواهم.”

پارش دیو: خوب، ممکن است حقوق آن‌ها یا هر چه که مجموع جبران خسارت آن‌هاست کاهش یابد زیرا این استارتاپ‌ها با از دست دادن همه آن تحقیقات و استعدادهای مدل‌های زبانی بزرگ، دچار کاهش ارزش خواهند شد.

لورن گود: خوب. پارش، خیلی ممنون برای این بینش‌ها. ما یک استراحت کوتاه می‌کنیم و با اطلاعات بیشتری درباره محیط نظارتی و تأثیر آن بر گوگل برمی‌گردیم.

[استراحت]

لورن گود: مقامات نظارتی در آمریکا در دوره‌ای بسیار فعال هستند. بخش ضد انحصار وزارت دادگستری در چند سال گذشته بررسی‌های دقیقی از شرکت‌های بزرگ فناوری داشته است. گوگل و اپل با شکایت‌هایی از سوی وزارت دادگستری مواجه شده‌اند. در همین حال، کمیسیون تجارت فدرال (FTC) نیز علیه فیسبوک و آمازون دعاوی تنظیم کرده است. این به این معناست که شرکت‌های بزرگ فناوری در دعاوی چند‌ساله با نهادهای فدرال گرفتار می‌شوند و نمی‌توانند به سادگی تصاحب‌های بزرگ انجام دهند. هدف این است که در دوره‌ای که این شرکت‌های عظیم فناوری قدرت زیادی دارند، شرایط را هم‌تراز کنند. اما این همچنین اثرات زنجیره‌ای بر دنیای استارتاپ‌ها دارد که همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید، برای استارتاپ‌ها ناراحت‌کننده است. پارش، کمی درباره تأثیرات این موضوع بر گوگل در این مدت اخیر بگو و اینکه چه انتظاری می‌توانیم داشته باشیم.

پارش دیو: خبر بزرگ این هفته این است که وزارت دادگستری آمریکا در یک پرونده علیه گوگل برنده شده است که دولت ادعا کرده بود موتور جستجوی گوگل یک انحصار غیرقانونی است و کسب‌وکار تبلیغات جستجوی گوگل نیز یک انحصار غیرقانونی است. در این پرونده، گوگل موفقیت‌هایی جزئی داشت، اما بیشتر یک قاضی فدرال در واشنگتن دی سی به نفع وزارت دادگستری آمریکا رأی داد. و اکنون در ماه‌های آتی قرار است بفهمیم که گوگل چه نوع تنبیهی باید متحمل شود.

البته، گوگل به این حکم اعتراض کرده است، بنابراین ممکن است چند سال طول بکشد تا مجبور به اجرای هر چیزی شود، اما ابتدا باید ببینیم آیا آن‌ها باید بخشی از گوگل را بفروشند؟ آیا باید تغییرات بزرگی در فرآیند تنظیمات روی تلفن‌ها ایجاد کنند تا شما بتوانید موتور جستجوی پیش‌فرضی غیر از گوگل را بر روی یک تلفن اندرویدی یا مرورگر کروم انتخاب کنید؟ اما در چند سال گذشته، این وضعیت عمومی وجود دارد که دولت آمریکا دیگر با بزرگ‌تر و بزرگ‌تر شدن شرکت‌های فناوری به طریقی که به‌صورت غیرقانونی ضد رقابتی باشد، موافقت نخواهد کرد.

لورن گود: تو در مقاله‌ات در WIRED.com این هفته نوشتی که گوگل در حال حاضر صفر به دو است در این دعاوی بزرگ ضد انحصار. پس سریعاً تفاوت بین این دو را برای ما توضیح بده.

پارش دیو: بله. گوگل همچنین یک حکم هیئت منصفه را در دسامبر گذشته در دعوایی که توسط Epic Games، سازنده Fortnite، مطرح شده بود و ادعا می‌کرد که فروشگاه Play گوگل یک انحصار غیرقانونی است، از دست داد. و در این ماه، قرار است ببینیم که مجازات‌ها چگونه توسط قاضی بحث خواهد شد.

مایکل کالور: چه چیزهایی می‌توانی درباره بازیگران کلیدی در اینجا، دو نفری در دولت آمریکا که واقعاً پیگیر اجرای قوانین ضد انحصار هستند، بگویی؟

پارش دیو: می‌توانم بگویم که آن‌ها در مأموریت خود هماهنگ هستند. بنابراین، لینا کان که رئیس FTC است، در فوریه به نشریه دانشگاه حقوق هاروارد گفت: “فضای هوش مصنوعی، همان‌طور که اشاره کردید، بسیار سریع در حال تغییر است. و ما واقعاً می‌خواهیم اطمینان حاصل کنیم که فرصت برای رقابت و پتانسیل برای اختلالات حفظ شود، بجای اینکه این لحظه توسط برخی از شرکت‌های بزرگ موجود برای تقویت تسلط خود تسخیر شود.” و جاناتان کانتر، رئیس بخش ضد انحصار در وزارت دادگستری که آن پرونده علیه گوگل را مطرح کرد، در ماه مه در یک کنفرانس که در استنفورد برگزار شد و من حضور داشتم گفت: “اگر شرکت‌های در اکوسیستم هوش مصنوعی قوانین ضد انحصار را نقض کنند، بخش ضد انحصار چیزی برای گفتن خواهد داشت.”

و بنابراین این دو نفر در پی طرح دعاوی یا تحقیقات علیه تصاحب‌های بزرگ فناوری هستند. به عنوان مثال، معامله Adobe Figma لغو شد. همینطور شما بررسی دقیق در مورد معامله مایکروسافت و اکتیویژن را دیدید، گرچه در نهایت این معامله انجام شد. اخیراً گوگل نتوانست تصاحب Wiz، یک شرکت امنیت سایبری را تکمیل کند زیرا به نظر می‌رسید که Wiz نگران بود که معامله مشابه با معامله Figma در محاصره نظارتی قرار گیرد و نتوانند آن را تکمیل کنند و ممکن بود یک یا دو سال را در این فرآیند قانونی بیهوده صرف کنند.

لورن گود: NVIDIA نیز نتوانست Arm را بخرد.

پارش دیو: این هم یک نمونه دیگر است. بنابراین این دو نفر، لینا کان و جاناتان کانتر، همچنین حمایت انگلستان، اتحادیه اروپا، استرالیا، هند و سایر بازارها را دارند که در آنجا نیز مقامات ضد انحصار نگران بزرگ شدن بیش از حد شرکت‌های بزرگ فناوری به طریقی هستند که آن‌ها معتقدند غیرقانونی خواهد بود.

مایکل کالور: پس این محیط چگونه بر این معاملاتی که در نیمه اول برنامه درباره آن‌ها صحبت کردیم، تأثیر می‌گذارد، آنجا که شرکت‌های بزرگ فناوری در حال انجام تصاحب‌های استعدادی و قراردادهای لیسانس با شرکت‌های هوش مصنوعی هستند؟

پارش دیو: خوب، وقتی یک تصاحب انجام می‌دهید، به طور معمول باید آن را گزارش دهید. اگر از آستانه‌های خاصی عبور کند، باید آن را به دولت گزارش دهید. و با انجام این نوع معاملات لیسانس و استخدام‌های استعدادی یا هر طور که این معامله‌ها را ساختار می‌دهند تا از یک تصاحب سنتی جلوگیری کنند، مجبور نیستند آن را گزارش دهند. به نظر می‌رسد این روش کاری اینجا باشد.

ما می‌توانیم آنچه را که می‌خواهیم بدون گذراندن فرآیند نظارتی عادی بدست آوریم؟ و فکر می‌کنم FTC از قبل سرمایه‌گذاری‌هایی که شرکت‌های بزرگ فناوری در برخی از این شرکت‌ها انجام داده‌اند را بررسی کرده است. و می‌توانید تصور کنید که این تحقیق بررسی خواهد کرد که آیا این ترتیبات که توسط مایکروسافت با Inflection، آمازون با Adept، گوگل و Character برقرار شده، می‌تواند واقعاً پایدار بماند. بنابراین ممکن است این آخرین بار نباشد که درباره این معاملات می‌شنویم. هنوز ممکن است بررسی‌هایی به عنوان بخشی از تحقیقات FTC در حال انجام باشد. اگر واقعاً بخواهند این معامله‌ها را از هم جدا کنند، باید یک تحقیق جدید را باز کنند. اما این هم ممکن است. FTC و کان نشان داده‌اند که مایل به بازگشت به گذشته و بررسی تصاحب‌هایی که سال‌ها پیش انجام شده‌اند و سعی در لغو آن‌ها دارند، اساساً دکمه لغو را فشار می‌دهند.

لورن گود: واو! جالب است. و برخی سرمایه‌گذاران خطرپذیر هستند، و من به دو نفر خاص فکر می‌کنم که درباره این مسئله بسیار صریح صحبت کرده‌اند که احساس می‌کنند این مقامات نظارتی نسبت به محیط کلی فناوری بسیار خصمانه هستند زیرا آن‌ها طرفدار فناوری کوچک هستند.

این افراد مارک اندرسن و بن هوروویتز هستند که شرکت سرمایه‌گذاری مشهور Andreessen Horowitz را اداره می‌کنند. و نکته اینجا است که مارک، که به‌طور خاص همه ما را در توییتر بلاک کرده است، اما همچنان می‌توانیم نوشته‌های او را بخوانیم. او هر از گاهی این مانیفست‌ها را می‌نویسد و آن‌ها به نحوی در مغز جمعی سیلیکون ولی جا می‌گیرند. و ما شروع می‌کنیم، خواه بدانیم یا ندانیم، به استفاده از این عباراتی که او مطرح کرده است. و چیزی که او و هوروویتز اخیراً مطرح کرده‌اند این است که آن‌ها طرفدار فناوری کوچک هستند و این برای فناوری کوچک بد است، که به معنای بد بودن برای استارتاپ‌ها است. و استارتاپ‌ها خوب هستند، نوآورانه هستند و گفته‌اند که “ما شغل ایجاد می‌کنیم و همه این چیزها.” و این که شرکت‌های بزرگ فناوری نمی‌توانند آن‌ها را بخرند، بد است، درست است؟ پارش، موضوع پیچیده‌تر از این است. بنابراین گفت‌وگویی که در دنیای استارتاپ‌ها در این باره وجود دارد را توضیح بده.

پارش دیو: بله، موضوع کمی پیچیده‌تر است، اما فکر می‌کنم ایده این است که استارتاپ‌ها در نهایت یکی از مسیرهای موفقیت خود را در یا عمومی شدن در بازار سهام و تبدیل همه آن سهام به پول نقد واقعی می‌دانند یا خریداری شدن توسط یک شرکت بزرگ فناوری. و اگر این مسیر بسته شود، این برای استارتاپ‌ها و توانایی سرمایه‌گذاران آن‌ها برای تبدیل تمام سهامشان به پول نقد بسیار مضر است.

و این همان چیزی است که شما می‌بینید. بنابراین جالب است که مارک اندرسن در یک سوی طیف سیاسی قرار دارد. رید هافمن، که یک سرمایه‌گذار دیگر و یکی از هم‌بنیان‌گذاران لینکدین است، در سوی بسیار متفاوتی از طیف سیاسی قرار دارد. با این حال، آنها ممکن است در این باره اتفاق نظر داشته باشند که رید هافمن در واقع اخیراً در تلویزیون گفت که او می‌خواهد لینا خان از ریاست FTC کنار گذاشته شود. و یک سرمایه‌گذار بزرگ دیگر، بری دیلر، لینا خان را بی‌هوش خواند. آن‌ها هردو نوعی عذرخواهی برای اصطلاحاتی که استفاده کرده‌اند، ارائه دادند، اما هنوز هم انتقادات خود را از روش FTC که به گفته آن‌ها، جنگی علیه شرکت‌های بزرگ فناوری به راه انداخته است، حفظ کرده‌اند.

مایکل کالور: و این جنگ هنوز تمام نشده است زیرا انتخابات بعدی رئیس‌جمهوری آمریکا که فقط چند ماه دیگر است، تعیین خواهد کرد که محیط نظارتی چگونه خواهد بود. کانتر و خان هر دو منصوبین جو بایدن هستند و اگر دونالد ترامپ دوباره انتخاب شود، احتمالاً آن‌ها را اخراج یا جایگزین خواهد کرد.

پارش دیو: نه. اینجا یک کنایه دیگر جالب وجود دارد و آن این است که جی‌دی ونس، نامزد معاونت ریاست‌جمهوری که با دونالد ترامپ همکار است، بسیار حمایتی از لینا خان و کارهایی که او انجام داده، است. و دونالد ترامپ نیز به‌طور کلی از بررسی دقیق شرکت‌های بزرگ فناوری حمایت کرده است، بخشی به دلیل نگرانی از آنچه او سانسور ایده‌های محافظه‌کارانه توسط شرکت‌های بزرگ فناوری می‌داند. و او بسیار از تحقیقات FTC و دیگر نهادهای دولتی در مورد شرکت‌های بزرگ فناوری حمایت کرده است. در مقابل، اظهارات رید هافمن در مورد لینا خان همراه با درخواست او از کامالا هریس – اگر او انتخاب شود – برای برکناری لینا خان بود. بنابراین در واقع نگرانی بیشتری وجود دارد که نظارت‌های نظارتی از بین برود اگر کامالا هریس انتخاب شود.

لورن گود: واو! آیا این اظهارات درباره کانتر هم مطرح می‌شود؟ زیرا به نظر می‌رسد تمرکز زیادی روی لینا خان است و نمی‌دانم، بوی زن‌ستیزی به مشام می‌رسد.

پارش دیو: نه. فکر می‌کنم این قطعاً بخشی از آن است. اما نه، تا جایی که من دیده‌ام، درخواست‌های صریحی برای برکناری جاناتان کانتر ندیده‌ام. او نیز بیشتر در پشت صحنه فعالیت می‌کند و ترامپ در وزارت دادگستری انتقادات دیگری دارد که غیرمرتبط و احتمالاً بیشتر جلب توجه او هستند.

لورن گود: پس پارش، درباره ضد انحصار در فناوری‌های بزرگ، چه موضوعات دیگری را باید مدنظر داشته باشیم؟

پارش دیو: خوب، وزارت دادگستری هنوز کارش تمام نشده است. آن‌ها یک محاکمه دیگر علیه گوگل دارند که این بار درباره کسب و کار تبلیغاتی گوگل است و از ماه آینده در یک دادگاه فدرال در الکساندریا، ویرجینیا شروع می‌شود. و این محاکمه می‌تواند بسیار مهم باشد زیرا تمام پولی که گوگل از تکنولوژی تبلیغاتی خود به دست می‌آورد، تمام سودآوری و عملکرد کل شرکت را تأمین می‌کند. و اگر بخش‌هایی از این عملیات مجبور شوند تفکیک شوند، این پایان گوگل به شکلی که ما آن را می‌شناسیم خواهد بود.

لورن گود: و مطمئنم که در هفته‌های آینده درباره آن صحبت خواهیم کرد. بازهم ممنون. بیایید یک استراحت دیگر کنیم و سپس با توصیه‌های خود بازخواهیم گشت.

[استراحت]

لورن گود: پارش، توصیه تو چیست به‌جز این که الان سعی نکنی یک شرکت هوش مصنوعی بخری؟

پارش دیو: توصیه من بازی‌های نتفلیکس است.

مایکل کالور: جسورانه.

پارش دیو: من قبلاً هرگز روی آیکون بازی‌های کوچک در اپلیکیشن نتفلیکس کلیک نکرده بودم، اما اخیراً پسر خواهرم به دیدنم آمد و او می‌خواست Triviaverse بازی کند، که در واقع بسیار سخت است. من نصف جواب‌ها را نمی‌دانستم. نمی‌دانم او چگونه بسیاری از جواب‌ها را می‌دانست، اما این یک تجربه جالب است که بجای دیدن کمدی‌های رمانتیک کم‌ارزش، بازی‌های نتفلیکس را بازی کنید.

کمی اذیت‌کننده است که باید آنها را دانلود کنید. دوست داشتم همه درون برنامه باشد، اما در آن صورت اپلیکیشن خیلی بزرگ می‌شد. به هر حال، نتفلیکس اخیراً موفقیت‌های زیادی داشته است. نتفلیکس گفت که میزان بازی‌ها—با شروع از یک پایه کم—سال گذشته سه برابر شده است. ظاهراً Grand Theft Auto یک موفقیت بزرگ در نتفلیکس بود. یک بازی بر اساس یک برنامه تلویزیونی وجود دارد که من هرگز ندیده‌ام، Too Hot to Handle. این بازی ظاهراً واقعاً محبوب است، و نتفلیکس می‌گوید که بیش از صد بازی دارد. آن‌ها هم‌اکنون ۶۰ یا ۸۰ بازی در دست تولید دارند. به هر حال، این یک چیز در حال رشد است. کنجکاوم ببینم آیا آن‌ها بازی‌هایی با پول واقعی معرفی می‌کنند و شروع به، نمی‌دانم، اگر بتوانید پول در بیاورید، نتفلیکس و راحتی کنید.

لورن گود: نتفلیکس و راحتی. از کنترلر استاندارد استفاده می‌کنی؟

پارش دیو: بنابراین بسیاری از این‌ها موبایلی هستند. پس شما روی گوشی خود بازی می‌کنید.

لورن گود: روی گوشی خود بازی می‌کنی؟ اوه، خوب. آیا به تلویزیون بزرگت پخش می‌شود؟

پارش دیو: فکر می‌کنم احتمالاً می‌توانی، اما این زمانی بود که ما در فرودگاه نشسته بودیم، بنابراین فکر می‌کنم، بیشتر مردم، تا جایی که من می‌دانم، فقط روی گوشی‌های خود بازی می‌کنند.

لورن گود: خوب، متوجه شدم.

پارش دیو: واو.

لورن گود: ها. تو هیچ‌وقت آن‌ها را بازی کرده‌ای، مایک؟

پارش دیو: نه.

لورن گود: من هم همینطور. یک دوره‌ای بود که مردم سعی می‌کردند آن را روی تلویزیون شما بازی کنند.

پارش دیو: بله.

لورن گود: و فکر می‌کنم تجربه استفاده از ریموت کنترل خیلی دست و پاگیر بود. آمازون هم آن را داشت.

پارش دیو: آن‌ها هنوز درباره انجام کارهایی روی تلویزیون صحبت می‌کنند. اما در حال حاضر، تا جایی که من می‌دانم، تمرکز روی موبایل است.

لورن گود: عالی.

مایکل کالور: آن‌ها باید راهی برای استفاده از گوشی به عنوان کنترلر پیدا کنند، که واقعاً کار نمی‌کند زیرا شما باید به گوشی نگاه کنید، و این توجه شما را از صفحه نمایش دور می‌کند.

لورن گود: بله.

مایکل کالور: بنابراین کمی برای مغز انسان‌های عادی سخت است.

لورن گود: ممنون از توضیحاتت. اوه، و این فقط بخشی از اشتراک نتفلیکس شماست.

پارش دیو: درست است. درست است.

لورن گود: خوب.

پارش دیو: تا جایی که من می‌دانم، لازم نیست برای هیچ‌یک از بازی‌ها هزینه اضافی پرداخت کنید.

مایکل کالور: هنوز.

لورن گود: باشه.

پارش دیو: این نکته مهمی است.

لورن گود: ممنون بابت توضیحاتت. مایک، توصیه تو چیست؟

مایکل کالور: من قصد دارم یک محتوای داستان‌گویی در نتفلیکس را توصیه کنم که بازی نیست، اما یک کمدی رمانتیک بی‌ارزش هم نیست. در واقع، یک مستند بسیار خوب است. این مستند “ملکه کوهستان: قله‌های لکپا شرپا” نام دارد و یک اثر انحصاری نتفلیکس است. این مستند درباره یک کوهنورد زن است که 10 بار بام دنیا را فتح کرده و رکورددار زنان صعود کننده به اورست است.

او یک زن نپالی است، یک مادر تنها که برای تأمین هزینه‌های زندگی ظرف می‌شوید. او دو دختر نوجوان دارد. او در جوانی در کشورش از تحصیل محروم شد و در نهایت در یک ازدواج توهین‌آمیز قرار گرفت. او بر تمام این مشکلات غلبه کرده و زندگی جدیدی برای خودش ساخته به عنوان کسی که به کوه‌ها صعود می‌کند. این واقعاً شگفت‌انگیز است. و نه فقط به خاطر مناظر، زیرا مناظر طبیعت البته زیبا هستند، بلکه داستان هم زیباست. این مستند واقعاً امیدبخش است. شما واقعاً، واقعاً برای او آرزوی موفقیت می‌کنید. من به طریقی برای او آرزو می‌کردم که به ندرت برای شخصیت‌های اصلی در مستندهای کوهنوردی این کار را انجام می‌دهم. همچنین باید اشاره کنیم که وندی جوناسن، که همه ما در این اتاق به خوبی می‌شناسیم زیرا او قبلاً در WIRED کار می‌کرد، یکی از تهیه‌کنندگان همکار این مستند است.

لورن گود: همچنین عضو بسیار غیررسمی اما سرگرم‌کننده باشگاه دویدن ما.

مایکل کالور: بله. ما ماهی یک بار دور دریاچه با وندی می‌دویم. او یکی از تهیه‌کنندگان همکار این مستند است.

لورن گود: بسیار عالی.

مایکل کالور: بله، دست مریزاد به وندی. همچنین، لازم نیست تنها به توصیه من بسنده کنید. این فیلم در حال حاضر در سایت “تامیتومتر” نمره ۱۰۰ دارد.

لورن گود: اوه، واقعاً؟

مایکل کالور: بله، تحسین جهانی، فکر می‌کنم این‌طور ارزیابی شده است.

لورن گود: بسیار خوب.

مایکل کالور: بله. مستند “ملکه کوهستان” در نتفلیکس.

لورن گود: در نتفلیکس. بسیار خوب. امروز واقعاً یک روز نتفلیکسی است.

مایکل کالور: واقعاً همین‌طور است. لورن، توصیه نتفلیکسی تو چیست؟

لورن گود: توصیه من یک فیلم نتفلیکسی نیست، اگرچه تصور می‌کنم در آینده ممکن است به یکی تبدیل شود.

پارش دیو: جالب نیست.

لورن گود: توصیه من این داستان حیرت‌انگیز در وال استریت ژورنال است با عنوان “مذاکرات سری برای آزادی ایوان گرشکویچ”. ایوان، البته، گزارشگر وال استریت ژورنال است که به اشتباه در زندانی روسی محبوس شده بود. او هفته گذشته در قالب یک مبادله زندانیان پیچیده و گسترده آزاد شد. این داستان همه چیز دارد؛ نه تنها ایوان بلکه یک سرباز آمریکایی، ولادیمیر پوتین، الیگارش‌های روسی، بریتنی گراینر، اریک اشمیت، تاکر کارلسون-

مایکل کالور: چی؟

لورن گود: … جیک سالیوان، یک خبرنگار تحقیقی بلغاری، CAA، FBI و مادری که اگر شما به زندانی بیفتید، قطعاً می‌خواهید که در کنار شما باشد، مادر الا، که به عنوان الا- خبرنگار در این فرآیند بسیار دقیق و واقعاً شگفت‌انگیز بود و پشت صحنه برای آزادی پسرش، ایوان، تلاش می‌کرد. این یک داستان فوق‌العاده است. و البته، فکر می‌کنم همه ما بسیار خوشحالیم که ایوان از زندان آزاد شده است.

مایکل کالور: می‌خواهم بدانم وال استریت ژورنال چگونه این گزارش انحصاری را گرفت.

لورن گود: جدی می‌گویی؟

پارش دیو: لزوماً انحصاری نبود.

مایکل کالور: درست است.

پارش دیو: دیگران داستان‌های شبیه به این داشتند. این یکی طولانی‌تر بود.

لورن گود: اما فکر می‌کنم وال استریت ژورنال دسترسی پشت صحنه منحصر به فردی داشت، زیرا برخی از ویرایشگران ارشد، به ویژه یکی از آن‌ها، آلمار لاتور، در مذاکرات آزادی ایوان بسیار درگیر بوده‌اند.

مایکل کالور: شگفت‌انگیز.

لورن گود: اما این داستان واقعاً حیرت‌انگیز است.

مایکل کالور: بی‌صبرانه منتظرم آن را بخوانم.

لورن گود: بنابراین، لینک آن را در یادداشت‌های برنامه قرار خواهیم داد. بسیار خوب، این برنامه ما برای این هفته است. پارش، بازهم ممنون که به ما پیوستی.

پارش دیو: ممنون که من را دعوت کردید.

لورن گود: و از همه شما بابت شنیدن تشکر می‌کنم. اگر بازخوردی دارید، می‌توانید ما را در همه شبکه‌های اجتماعی پیدا کنید. فقط یادداشت‌های برنامه را چک کنید. تهیه‌کننده ما، بون اشورث، بسیار عالی است. فعلاً خداحافظ و هفته آینده بازخواهیم گشت.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن