۷۴ درصد از شرکتهایی که زودتر به استفاده از هوش مصنوعی روی آوردهاند، هماکنون بازگشت سرمایه قابل توجهی را تجربه میکنند.
براساس تحقیقات جدیدی که از سوی Google Cloud و ابتدا با فوربز به اشتراک گذاشته شد، بیش از ۶۰ درصد از شرکتهای بزرگ در سطح جهانی از هوش مصنوعی مولد استفاده میکنند و ۷۴ درصد از آنها در حال حاضر بازگشت سرمایه قابل توجهی را مشاهده کردهاند.
این گزارش که بر اساس نظر سنجی از بیش از ۲۵۰۰ مدیر ارشد شرکتهای با درآمد بیش از ۱۰ میلیون دلار تهیه شده است، رشد چشمگیری را از این فناوری نشان میدهد. ۸۶ درصد از شرکتهایی که هوش مصنوعی مولد را پیادهسازی کردهاند، افزایش درآمدی بیش از ۶ درصد را تجربه کردهاند. بیش از سه چهارم (۷۷ درصد) بهبود در جذب مشتری و سرنخهای فروش را گزارش کردهاند. نزدیک به نیمی (۴۵ درصد) از آنها افزایش حداقل دو برابری در بهرهوری کارکنان را شاهد بودهاند. بیش از نیمی (۵۶ درصد) بهبود در امنیت سایبری را گزارش کردهاند، با این حال ۸۲ درصد بهتر توانستهاند تهدیدات را شناسایی کنند و ۷۱ درصد نیز قادر به حل مشکلات سریعتر بودهاند. و ۸۵ درصد اعلام کردند که تعامل کاربران با هوش مصنوعی مولد افزایش یافته است.
الیور پارکر، معاون رئیسجمهور بخش جهانی بازار هوش مصنوعی مولد در Google Cloud، در این مطالعه گفت: «هوش مصنوعی مولد تنها یک نوآوری فناوری نیست؛ بلکه یک تفاوت استراتژیک است. سازمانهایی که امروز در این زمینه سرمایهگذاری میکنند، در دهه آینده بهترین موقعیت را برای موفقیت خواهند داشت.»
سیاست و مقررات
یک قاضی فدرال این هفته حکم داد که گوگل قوانین ضد انحصار را نقض کرده است تا انحصار خود را بر موتور جستجوی خود حفظ کند. وزارت عدلیه ایالات متحده و ۱۱ ایالت دیگر علیه این شرکت شکایت کردهاند و ادعا کردهاند که گوگل بهطور غیرقانونی با پرداخت میلیاردها دلار به شرکتهایی از جمله اپل و سامسونگ، انحصار خود را با قرار دادن گوگل به عنوان موتور جستجوی پیشفرض بر روی دستگاههای آنها ایجاد کرده است.
این غول فناوری در حال حاضر حدود ۹۰ درصد از تمام جستجوهای اینترنتی را مدیریت میکند و نام آن بهطور رسمی به یک فعل تبدیل شده است: «گوگل کردن».
یک قاضی در دادگاهی به این نتیجه رسید که که توافقهای توزیع انحصاری گوگل بر روی دستگاهها تأثیرات ضد رقابتی دارد و به این شرکت اجازه میدهد تا سودهای سطح انحصاری کسب کند.
این حکم ۲۸۶ صفحهای به جزییات راهحلها نمیپردازد که در آینده تعیین خواهند شد، هرچند که روزنامه واشنگتن پست برخی از احتمالها را از پیش فهرست کرده است. گوگل اعلام کرده که به این حکم اعتراض خواهد کرد، در حالی که مقامات دولت فدرال از این حکم به دلیل ایجاد فرصت رقابتی بیشتر برای مصرفکنندگان تقدیر کردهاند.
بسیاری این تصمیم را به عنوان مهمترین تصمیم ضد انحصاری در حوزه فناوری از زمان حکم سال ۱۹۹۹ علیه مایکروسافت میبینند که در آن گفته شد این غول فناوری به طور غیرقانونی از تسلط سیستمعامل ویندوز خود برای جلوگیری از رقابت مرورگرهای وب استفاده کرده است. در آن زمان، یک قاضی فدرال حکم داد که مایکروسافت باید تجزیه شود، اما این تصمیم در مرحله تجدیدنظر لغو گردید، هرچند که مایکروسافت از تحمیل قراردادهای محدودکننده بر شریکان صنعتی منع شد و این امر زمینه را برای دیگر مرورگرها و برنامههای محبوب فراهم کرد. به طرز جالبی، برخی تحلیلگران میگویند اگر این تصمیم علیه گوگل معتبر باشد، فرصت بزرگی برای موتور جستجوی بینگ مایکروسافت ایجاد میکند.
یک ماه پس از آنکه بهروزرسانی نامناسب شرکت CrowdStrike به هزاران رایانه سازمانی که بر روی ویندوز فعالیت میکردند آسیب زد و باعث هرج و مرج برای کسبوکارهایی از جمله بانکها، خطوط هوایی و سیستمهای بهداشت و درمان شد، این شرکت تجزیه و تحلیلی دقیق از علل این مشکل منتشر کرد. کتی اوفلارت، نویسنده ارشد فوربز، مینویسد که این مشکل ناشی از یک نقص در ویژگیای بود که در فوریه برای افزایش شفافیت درباره حملات ویندوز اضافه شده بود. زمانی که بهروزرسانی ماه گذشته بهطور همزمان برای میلیونها کاربر نصب شد، حسگری در این ویژگی جدید پاسخهای بیشتری را دریافت کرد از آنچه که برنامهریزی شده بود و این امر باعث از کار افتادن سیستمها شد.
در حالی که مشکلات برنامهنویسی و نقصهای معمولی اتفاق میافتند، CrowdStrike اعتراف کرد که باید این خطا را در مرحله اول از طریق آزمایشهای داخلی شناسایی میکرد. این شرکت در حال تغییر سیستم خود است و لایههای بیشتری از آزمایشهای داخلی را قبل از ارائه بهروزرسانیها اضافه کرده و دو کارشناس مستقل امنیت نرمافزار را استخدام کرده است تا کد را بررسی و پیشنهاداتی ارائه دهند. همچنین، CrowdStrike به کاربران این امکان را میدهد که در مورد زمان و نحوه دریافت بهروزرسانیها، نظر دهند. کاربران میتوانند زمان اضافه شدن بهروزرسانیها را انتخاب کنند تا این کار راحتتر باشد و اگر به نظر برسد که بهروزرسانیها باعث مشکلاتی با سایر سیستمهای رایانهای میشوند، میتوانند از آنها چشمپوشی کنند.
این شرکت با درآمد سالانه ۳ میلیارد دلار همچنان با مشکلات بیشتری ناشی از اختلال ناشی از بهروزرسانی مواجه است. هفته گذشته، گروهی از سرمایهگذاران یک شکایت دستهجمعی علیه این شرکت مطرح کردند و ادعا کردند که تحت تأثیر اطمینانهای این شرکت مبنی بر اینکه راهحلهایش «تأیید شده، آزمایش شده و گواهی شده» بودهاند، قرار گرفتهاند. دلتا، که در نتیجه مشکل CrowdStrike ۵۵۰۰ پرواز خود را لغو کرد، تهدید کرده که از این شرکت شکایت خواهد کرد. CrowdStrike ادعا میکند که دلتا در طول اختلال از پیشنهادات کمک این شرکت امتناع کرده و نمیتوان این شرکت را به خاطر انتخابهای فناوری اطلاعات دلتا سرزنش کرد، انتخابهایی که ممکن است باعث شده باشد ضبط سیستم دیرتر انجام شود.
هوش مصنوعی
این هفته، ایلان ماسک دادخواست علیه OpenAI را که در ماه ژوئن لغو کرده بود، دوباره احیا کرد. ماسک، یکی از مؤسسان اولیه OpenAI که در سال ۲۰۱۸ این شرکت را ترک کرد، این شرکت، سام آلتمون (مؤسس و مدیرعامل) و گرگ بروکمن (مؤسس و رئیس) را متهم به تغییر مأموریت آن کرده است. طبق این شکایت، به جای ادامه به عنوان شرکتی که به هوش مصنوعی برای منافع بشریت متعهد است، گفته میشود که این شرکت به حداکثر رساندن سود اختصاص یافته است. ماسک شکایت اولیه خود را بدون توضیح یک روز قبل از انتظار رأی قاضی درباره اینکه آیا باید لغو شود، کنار گذاشت. ماسک که اکنون شرکت هوش مصنوعی خود به نام xAI را دارد، به نظر نمیرسد که درباره این دادخواست تجدید شده در شبکه اجتماعی X پست گذاشته باشد. در واکنش، OpenAI به یک پست بلاگ اشاره کرد که در مورد اتهامات ماسک در زمان شکایت نخست وی در ماه مارس نوشته بود.
بر اساس مطالعهای که امروز توسط Google Cloud منتشر شد و ابتدا با فوربز به اشتراک گذاشته شد، نزدیک به سهچهارم از پذیرندگان اولیه هوش مصنوعی مولد بازگشت سرمایه را مشاهده کردهاند. این پذیرندگان اولیه چگونه اینقدر موفق هستند؟ من با الیور پارکر، معاون رئیسجمهور برای بازار جهانی هوش مصنوعی مولد در Google Cloud، درباره همکاری با مدیران در پذیرش هوش مصنوعی گفتوگو کردم. این گفتوگو به لحاظ طول، پیوستگی و وضوح ویرایش شده است. نسخه کاملتری از آن اینجا در دسترس است.
مهمترین نکتهای که از این مطالعه به دست میآید چیست؟
الیور پارکر: این مطالعه بر اهمیت حمایت و تعهد مدیران ارشد تاکید دارد. شما میتوانید این مطلب را به نه شکل مختلف بیان کنید، اما در نهایت این است که حمایت و درگیری بالای مدیریتی در استفاده از این فناوری بهطور فوقالعادهای مشهود است. هر جا که موفقیتی دیده میشود، این یکی از عوامل کلیدی است.
دومین نکته، تعریف موارد استفادهای است که بیشترین تأثیر را خواهند داشت—حداقل در آغاز کار سازمان—و مواردی که بازگشت سرمایه محکمتری دارند. شما چه معیارهای کلیدی را برای سنجش فرصتها استفاده میکنید؟ آیا این برای صرفهجویی در هزینههاست یا برای رشد درآمد جدید؟ واقعاً باید مورد تجاری که به پیادهسازی مورد استفاده کمک میکند، تعریف شود.
مطالعه نشان داد که ۷۴ درصد از شرکتهایی که از هوش مصنوعی مولد استفاده میکردند، در حال حاضر بازگشت سرمایه را مشاهده کردهاند و ۸۶ درصد نیز شاهد رشد درآمدی ۶ درصد یا بیشتر بودند. آیا فکر میکنید این در ۱۲ ماه آینده تغییر خواهد کرد؟
برای افرادی که این سیستمها را به مرحله تولید وارد میکنند، این روند به نظر مناسب میرسد. آنچه در آینده خواهد آمد این است که تعداد افرادی که این کار را انجام میدهند بهطور نمایی افزایش مییابد. من معتقدم افرادی که [قبلاً] مورد استفاده اول یا دوم خود را داشتهاند، در استفادههای سوم، چهارم، پنجم، ششم، هفتم، هشتم و نهم خود به میزان بیشتری موفقیت خواهند دید.
آیا شما فقط با این فناوری سرگرم هستید یا جدی شدهاید؟ به نظرم یک مرحله وسط وجود دارد. شما ورود به مرحله آزمایش، سپس تولید و سپس تولید انبوه را دارید: به جای یک یا دو مورد استفاده که واقعاً ارزش ایجاد میکنند، شما صدها مورد استفاده خواهید داشت. فکر میکنم این چیزی است که شروع خواهید کرد به دیدن آن. اگر یک سال دیگر با تمام آن ۲۵۰۰ مدیر گفتوگو کنیم، دیدن انفجار موارد استفاده در تولید جالب خواهد بود.
چه حکمتهایی را با شرکتی که هنوز هیچ برنامه هوش مصنوعی در حال تولید ندارد، اما در حال کار بر روی آنها برای آینده است، به اشتراک میگذارید؟
شما باید بهدقت بررسی کنید که چگونه فکر میکنید هوش مصنوعی میتواند به سازمان شما تفاوتی ایجاد کند. راهاندازی یک ابزار برای کمک به مدیریت ایمیلها ممکن است مفید باشد، اما ممکن است برای نشان دادن بازگشت سرمایه واقعی کافی نباشد. با مشتریان خود، ما به بررسی درآمدهای سهماهه آنها میپردازیم. اولویتهای مشتری چیست؟ سپس نشسته و با آنها کار خواهیم کرد.
داشتن رهبری ارشد بهطور کامل حیاتی است. انطباق این موضوع با الزامات تجاری شرکت بسیار مهم است، زیرا وقتی با CFO نشسته و درخواست سرمایهگذاری در این توانمندیهای جدید را میکنید، با یک الزام استراتژیک شرکت همخوانی دارید.
داشتن مهارتهای فناوری و استعداد درونسازمانی نیز بسیار مهم است. در جاهایی که شاهد موفقیتهای بزرگ در شرکتها بودهام، آنها دارای قابلیتهای فنی در تیمهای مهندسی یا IT خود هستند.
و در نهایت، جایی که این تغییر از بالا آغاز میشود، شما باید فرهنگی از آزمایشگری ایجاد کنید. شما در حال ساخت مجموعهای از مهارتها و قابلیتها هستید که به افراد احساس آزادی میدهد تا آزمایش کنند و خلاق باشند. برخی ممکن است شکست بخورند، اما این خود هدف اصلی است. شما باید از این فرآیند شکست عبور کنید تا در عین حال موفق شوید.