انقلاب هوش مصنوعی علیه مشاغل شما
هوش مصنوعی در حوزه های مختلف در حال تغییر مشاغل است. مقاله زیر در مورد انقلاب هوش مصنوعی و مشاغل خارج از حمایت اتحادیههای صنفی از تایم، خطرات هوش مصنوعی برای مشاغل مختلف را توضیح می دهد.
در جریان این دوره انتخاباتی، نامزدهای ریاستجمهوری فراوانی درباره مشکلات کارگران آمریکا و خانوادههایشان صحبت کردهاند. کامالا هریس و دونالد ترامپ هرکدام میخواهند خود را بهعنوان حامی کارگران معرفی کنند. به همین دلیل، رهبران اتحادیهها نه تنها در کنوانسیون دموکراتها، بلکه در کنوانسیون جمهوریخواهان نیز سخنرانی کردند. در مناظره معاونت ریاستجمهوری، J.D. Vance و تیم والز نظرات متفاوتی درباره چگونگی حمایت از کارگران ارائه دادند.
اما به طور شگفتانگیزی، یکی از مسائل اقتصادی که نامزدها همچنان به آن نپرداختهاند، تأثیر هوش مصنوعی تولیدی (GenAI) بر مشاغل و معیشت است. سکوت نامزدها درباره این موضوع نشاندهنده واقعیت تلخ است: رئیسجمهور آینده در دنیایی به قدرت میرسد که هوش مصنوعی آن را تغییر داده و به سمت اختلالات بیشتری پیش میرود.
تحقیقات جدید در بروکینگز نشان میدهد که چرا این مسئله نیاز به توجه فوری دارد و چرا برای مردم اهمیت دارد. در یک مطالعه جدید که از دادههای OpenAI استفاده کردهایم، بیش از هزار شغل را از نظر تأثیر احتمالی GenAI بررسی کردیم. نتیجه نشان داد که حدود ۳۰٪ از نیروی کار حداقل نیمی از وظایفشان تحت تأثیر GenAI قرار میگیرد، هرچند لزوما تمام وظایف خودکار نمیشود. همچنین بیش از ۸۵٪ از کارگران احتمال دارد حداقل ۱۰٪ از وظایفشان تحت تأثیر قرار گیرد. مدلهای قدرتمندتر به زودی منتشر خواهند شد که نیاز به نظارت انسانی کمتری دارند.
کارگران باهوش هستند. آنها بسیار بیشتر از آنچه که رهبران دولت و کسبوکار تاکنون به آن توجه کردهاند، نگران تأثیر تغییرات هوش مصنوعی بر معیشت خود هستند. در یک نظرسنجی مرکز پیو در سال ۲۰۲۳، تقریباً دو سوم (۶۲٪) از بزرگسالان گفتهاند که معتقدند هوش مصنوعی تولیدی تأثیر زیادی، عمدتاً منفی، بر مشاغل و شاغلان در دو دهه آینده خواهد داشت.
اما تکنولوژی سرنوش محتوم نیست. تواناییهای هوش مصنوعی به تنهایی آینده مشاغل را تعیین نخواهد کرد. بلکه این کارگران هستند که میتوانند مسیر تأثیر هوش مصنوعی بر کار را شکل دهند، اما تنها در صورتی که صدایی در طراحی و پیادهسازی این تکنولوژی داشته باشند.
چه کسانی بیشتر از همه تحت تأثیر GenAI قرار خواهند گرفت؟ احتمالاً بسیاری از ما شگفتزده خواهیم شد. ما معمولاً مردان در مشاغل فیزیکی، مانند کارخانهها و انبارها، را به عنوان کارگران بیشتر در معرض اتوماسیون میپنداریم. اغلب نیز همینطور بوده است، همراه با کارگران اسکله و دیگر مشاغل یدی.
با این حال، GenAI و سیستمهای نرمافزاری مرتبط که با آن ادغام میشوند، این فرضیات را بر هم میزنند: مشاغل دستی و فیزیکی کمترین و آخرین تأثیر را خواهند پذیرفت. این موضوع شامل برقکاران، لولهکشها و دیگر مشاغل مهارتی با دستمزد نسبتا خوب است که از تغییرات زیربنایی و سرمایهگذاریهای عظیم در زیرساختها بهرهمند خواهند شد.
در عوض، مشاغل دانشبنیان حداقل در کوتاهمدت، در خطر هستند: مشاغل خلاقانه و نقشهای اداری که بیشتر از همه در معرض تکنولوژیهایی مانند ChatGPT و DALL-E قرار دارند.
همچنین این زنان هستند که بیشترین خطر را از اختلالات و اتوماسیون میپذیرند. این امر بهویژه درباره زنان در مشاغل دفتری با مهارت میانه صدق میکند (در حال حاضر تقریباً ۲۰ میلیون شغل در ایالات متحده). مدتها است که این مشاغل امنیت اقتصادی معینی را برای کارگران بدون مدرک پیشرفته، مانند دستیار منابع انسانی، منشی حقوقی، حسابدار، نماینده خدمات مشتری و بسیاری دیگر از مشاغل مشابه فراهم کرده است.
در صورتی که این مشاغل تحت تأثیر قرار گیرند، این گروه از زنان که از نظر نژادی و قومی تنوع زیادی دارند، بسیاری از آنها در معرض خطر سقوط به مشاغل کمامنیتتر و با دستمزد پایینتر هستند.
تمام این مسائل، سؤالهایی را مطرح میکند که پاسخ دادن به آنها برای اطمینان از سودآوری بیشتر کارگران از قابلیتهای شگفتانگیز و اغلب چشمگیر هوش مصنوعی ضروری است. بدون شک نمیتوانیم سرعت و مقیاس پیشرفتهای آینده هوش مصنوعی را پیشبینی کنیم. اما چیزی که واضح است این است که طراحی و پیادهسازی تکنولوژیهای هوش مصنوعی تولیدی بهطور قابل توجهی سریعتر از پاسخ ما به شکلدهی آن پیش میرود.
سؤالات بنیادینی که رئیسجمهور و کنگره آینده ایالات متحده باید به آنها پاسخ دهند، همچنان بیپاسخ ماندهاند: چگونه میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که کارگران میتوانند بهطور پیشگیرانه در طراحی و پیادهسازی هوش مصنوعی نقش داشته باشند؟ چه اقداماتی لازم است تا اطمینان حاصل کنیم که کارگران از قابلیتهای هوش مصنوعی بهرهمند شوند؟ و چه موانعی برای جلوگیری از آسیبهای هوش مصنوعی برای کارگران نیاز است؟ [این موضوع در کشور ما اصلا مد نظر رئیس جمهور نیست. بخشی از اهمیت به مسائل کلان اقتصادی و بخش دیگر، ناتوانی سازمانها در پیاده سازی هوش مصنوعی است. با این حال با ارزان شدن هوش مصنوعی، این توجه به سرعت میتواند تغییر کند. م.]
یکی از مسائل کلیدی این است: یکی از اولویتهای فوری که رئیسجمهور آینده باید به آن بپردازد، آنچه که ما ناهمخوانی بزرگ مینامیم، یعنی واقعیتی است که مشاغلی که بیشتر از همه در معرض اختلالات هوش مصنوعی قرار دارند، کمترین احتمال را برای جذب کارگرانی دارند که عضو اتحادیه یا دارای سایر اشکال صدای کارگری و نمایندگی باشند.
در دوران تغییرات تکنولوژیکی، مردم ایالات متحده دیدگاه روشنی نسبت به مزایای اتحادیهها دارند. طبق نظرسنجی جدید گالوپ، ۷۰٪ از آمریکاییها دیدگاه مثبتی نسبت به اتحادیهها دارند که بالاترین میزان تأیید در ۶۰ سال اخیر است. همچنین هر دو رقیب اصلی انتخاباتی در کمپینهای خود به شدت به دنبال جلب حمایت اتحادیهها بودهاند. با این حال، در بخشهایی که GenAI قرار است بیشترین تغییرات را ایجاد کند، تنها ۱٪ از کارگران از نمایندگی اتحادیههای کارگری بهرهمند هستند (سختافزار دولتی استثنای قابل توجهی است).
این عدم همخوانی شدید، خطر جدی برای کارگران به همراه دارد. در سال ۲۰۲۳، نویسندگان هالیوود به کشور نشان دادند که چرا قدرت جمعی کارگران در دوران اختلالات تکنولوژیکی بسیار حیاتی است. نگرانی از اینکه تکنولوژیهایی مانند ChatGPT میتوانند معیشت آنها را تهدید کنند، هزاران نویسنده را به مدت پنج ماه به اعتصاب واداشت.
با مذاکره از طریق اتحادیههای کارگری، اولین نوع حفاظتها در قراردادی که با استودیوهای بزرگ مذاکره شد، نویسندگان یک پیشسابقه تاریخی ایجاد کردند: اکنون این نویسندگان هستند که تصمیم میگیرند چگونه از هوش مصنوعی مورد به عنوان ابزاری برای کمک و تکمیل، نه جایگزینی، خود استفاده کنند.
رافائل باب-واکسبرگ، نویسنده سریال BoJack Horseman، درباره پیروزیهای اتحادیهاش در زمینه هوش مصنوعی و اینکه این میتواند چه معنایی برای سایر کارگران داشته باشد، گفت: «کارگران در صنایع خود خواستههای مشابهی خواهند داشت، چون این موضوع بر انواع مختلف مردم تأثیر میگذارد… فکر میکنم این کار نیاز به اتحادیهها دارد. فکر میکنم میتوانید موانعی برای آن ایجاد کنید و از قدرت سیاسی و کارگری برای حفاظت از مردم استفاده کنید.»
نبود صدای کارگران و تأثیر آنها در پیادهسازی هوش مصنوعی مولد باید یک نگرانی اصلی برای کارگران و سیاستگذاران باشد، اما توجه کارفرمایان نیز باید به آن جلب شود.
تحقیقات نشان میدهد که شرکتها از وارد کردن کارگران و دانش و بینش منحصر بهفرد آنها در طراحی و راهاندازی تکنولوژیهای جدید، نسبت به پیادهسازی از بالا به پایین، مزایای بزرگی میبرند. این نشاندهنده یک استدلال تجاری قوی برای مشارکت کارگران است.
در حال حاضر، تقریباً هیچکدام از توسعهدهندگان و پیادهکنندگان هوش مصنوعی با کارگران درگیر نمیشوند یا آنها را به عنوان شرکای توانمند و منحصر بهفرد نمیبینند. برعکس، حداقل در بخش خصوصی، بسیاری از رهبران کسبوکار، با شنیدن اشاره به خطرات فزاینده هوش مصنوعی برای کارگران و معیشت آنها، احساس اجتنابناپذیری را منتقل میکنند: فشار بیامان برای حداکثر کردن سودهای کوتاهمدت، بهویژه برای شرکتهای سهامی عام، بسیاری از مدیران عامل را بر آن داشته تا هزینههای نیروی کار را به هر طریقی کاهش دهند.